کد مطلب:280223 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:150

اندوه قلبی از غیبت و غربت
اول: مهموم بودن برای آن حضرت به چند سبب، یكی به جهت مجرد مستور بودن و محبوب بودن و نرسیدن دست مردم به دامان وصالش و روشن نگشتن دیدگان به تور جمالش، با بودنش در میان انام و اطلاعش بر خفایای كردار عباد، در آناء لیلالی و ایام. یكی به جهت ممنوع بودن آن حضرت كه سلطان حقیقی است از رتق و فتق و اجرای احكام و حدود و ابلاغ فرامین الهیه و منع تعدی و ظلم و جور و اخذ حقوق و احقاق حخق و ابطال باطل و غیرها. و دیگر به دست نیامدن جاده، واسعه ی مستقیمه ی واضحه ی شریعت مطهره و انحصار راه رسیدن به آن، در راههای باریك تاریك متشتت، كه در رهگذار آن جمعی از دزدان داخلی دین مبین در كمین نشسته و پیوسته شكوك و شبهات در قلوب عوام، بلكه خواص داخل كرده، تا آنجا كه این فرقه ی قلیله و عصابه ی مهتدیه ی امامیه یكدیگر را تكذیب و تكفیر و لعن و توهین كرده و می كنند، و اعداء را بر خود چیره نمودند و پیوسته دسته دسته از دین خدا بیرون روند، و علماء راستین از اظهار علم خود عاجز، و صادق شد و عده ی صادقین (علیهم السلام) كه خواهد آمد وقتی كه نگاهداشتن مومن دین خود را مشكل تر است از نگاه داشتن جمره ای از آتش در دست الی آخر كلماته الشریفه.



[ صفحه 235]